CACTUScultural and publishing institue                   انتشارات کاکتوس

 

شعر هفته شماره 165 به تاریخ جمعه 1382/6/14 از حافظ شیرازی

مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد        قضای آسمانست این و دیگرگون نخواهد شد

رقیب آزارها فرمود و جای آشتی نگذاشت            مگر آه سحر خیزان سوی گردون نخواهد شد

مرا روز ازل کاری بجز رندی نفرمودند                هر آن قسمت که آنجا رفت، از آن افزون نخواهد شد

خدا را محتسب ما را بفریاد دف و نی بخشی            که ساز شرع از این افسانه بی قانون نخواهد شد

مجال من همین باشد که پنهان عشق او ورزم        کنار و بوس و آغوشش چگویم چون نخواهد شد

شراب لعل و جای امن و یار مهربان ساقی            دلا، کی به شود کارت اگر اکنون نخواهد شد؟

مشوی ای دیده نقش غم ز لوح سینه حافظ            که نقش تیغ دلدار است و رنگ خون نخواهد شد