شعر
پارو كشيدن
پا به پاي زورق ابري پائيز
به تأمل
در آئينه نگاه گريزان آب
آسمان تنهايي خويش را بر دوش بردن
جستن
در پيچ و خم هزيانها
در سفري كز حضور توام
انگيزش هميشه جنوبيترين نقطه توقف درناهاست
فاصله هفت دريا را
از پي سطري چند برداشتن