مرثيه
پارهاي جدا شده از من
پارهاي جدا شده از تو
آيههاي شكسته پيغمبراني سفالين را به معجزه گرد ميآيند
كودكان حضور مهآلود نسلي متروك
در بادكنكهاي خاكستري رؤياهايشان
گلدستههاي باستاني شهري در دوزخ را مكرر ميكنند
پارههاي جدا شده از ما
ژرفناي پرتگاه گناهي نابخشوده را
پله به پله
بر پيچك استعانت روزي فراز ميآيند
كه بر همواري طاعت آغاز كردهايم